�شيش و بش�؛ اين نام فيلم پرفروش اين روزهاي سينماي ايران است كه ستارگان سرشناسي مانند محمدرضا گلزار و امين حيايي ايفاگر نقش‌هاي اصلي آن هستند. در اين صفحات هيچ كاري به تحليل و بررسي فيلم از نظر تكنيكي و نوع ساختارش نداريم، بلكه قصدمان، نگاهي تخصصي است به نوع پوشش و لباس بازيگران فيلم‌ از زاويه ديد كارشناسان و طراحان لباس برجسته سينماي ايران. در شماره گذشته‌مان �فاضل ژيان� طراح لباس سينما، لباس‌هاي كاراكترهاي فيلم آلزايمر را مورد تحليل و بررسي قرار داد، اين‌بار �شيده محمودزاده� يكي ديگر از طراحان لباس قديمي سينماي ايران، نوع پوشش كاراكترهاي فيلم �شيش و بش� را براي خوانندگان ايده‌آل تحليل مي‌كند.

---

�شيش و بش� فيلمي طنز است؛ به ندرت براي ديدن فيلم‌هاي طنز ‌به سينما مي‌روم ولي به دليل آن‌كه امروز بايد مختصري راجع به طراحي لباس فيلم مي‌نوشتم، اين فيلم را ديدم. اصولا در طراحي لباس فيلم‌هاي طنز به‌خصوص فيلم‌هاي طنز فارسي، نمي‌توان الگوي خاصي را ‌در نظر گرفت، بلكه اين بيشتر بستگي به سليقه كارگردان، طراح لباس، فضاي كار، نگاه و ديد كارگردان و طراح به اين‌گونه سناريوها دارد. بعضي اوقات طراحي لباس در فيلم‌هاي طنز ايراني، براي بيشتر طنز نشان دادن فضاي كار،‌ مي‌تواند ‌غلو شده هم باشد، كما اين‌كه در بعضي سكانس‌هاي فيلم‌ (مثل مهماني ابتداي فيلم يا عروسي �خانم گلوريا و سامان�) اين اتفاق افتاده بود اما در مورد طراحي لباس شخصيت‌هاي اصلي فيلم، سامان (محمدرضا گلزار)، داوود (امين حيايي) و پانيذ (آناهيتا نعمتي)‌ نظرهايي به عنوان يك طراح لباس سينمايي داشته‌ام كه مي‌توانيد در اين صفحات بخوانيد. اميدوارم با وجود دقت كم و يك‌بار ديدن فيلم، تحليل مناسبي براي نوع پوشش كاراكترهاي اين فيلم سينمايي كنم.

---

لباس‌ها و تيپ كاراكتر �داوود� با بازي امين حيايي‌، بسيار خوب و قابل قبول است؛ چه در زندان و چه در طول ‌فيلم. براي او كه در نقش يك كلاهبردار ظاهر شد، لباس‌هايي كه انتخاب شده به لحاظ فرم و رنگ بسيار مناسب هستند، حتي بعد از اين‌كه داوود كاپشن‌هاي سامان را مي‌گيرد و سعي مي‌كند ظاهري شبيه به سامان و به‌روزتر داشته باشد، باز به واسطه تيپ، نوع گفتار و همين‌طور بازي خوبش، كاملا مشخص بود قصد دارد ظاهر بهتر و زيبا‌تري پيدا كند، ولي باز هم تفاوت اين 2 ‌شخصيت از نظر فرهنگي ‌به شدت ديده مي‌شد.

---

اگر بخواهيم نوع پوشش و لباس‌هاي كاراكتر �سامان� (محمدرضا گلزار)‌ را از نظر طراحي سينمايي لباس مورد بررسي قرار دهيم،‌ مي‌توان گفت ‌باتوجه به كاراكتر او، لباس‌هايش چه از نظر رنگ و چه از نظر نوع، مناسب و به‌جا انتخاب شده بودند. او در نقش دزد و شارلاتاني بسيار خوش تيپ و غلط‌انداز بازي مي‌كرد كه دائما در حال كلاه گذاشتن سر ديگران بود، بنابراين لباس‌هاي زيبا و به‌روزش با نقش او همخواني داشت و لباس‌هاي گران‌قيمت او قابل قبول و قابل تصور بودند. تنها نكته‌اي كه در نوع پوشش سامان يك مقدار عجيب بود، به‌ صحنه پاياني فيلم برمي‌گردد كه سامان با همان لباس‌هايي ‌در زندان نشان داده شد كه‌ در سكانس‌هاي آغازين ‌پوشيده بود. به نظر من طراح لباس اين فيلم مي‌توانست به جهت نوع لباس و نه رنگ آن انتخاب مشابه ديگري داشته باشد، البته شايد هم دلايل موجهي براي اين كار وجود داشته باشد.

---

در اولين سكانسي كه �پانيذ� با بازي آناهيتا نعمتي را در �شيش و بش� مي‌بينيم، او با ‌شال‌هاي رنگين و گريم مخصوصي كه گريمورهاي كار برايش در نظر گرفته‌اند، در فضاي گرم محل كارش نشان داده مي‌شود كه به راحتي مي‌توان‌ به نوع شخصيت و موقعيت اجتماعي او پي برد. �پانيذ�، خانم ‌فالگيري است كه در نقش خواهر داوود ظاهر مي‌شود. او را در موقعيت‌هاي مختلف، با لباس‌هاي متفاوت، ولي زيبا مي‌بينيم. در سكانسي كه شال‌هاي رنگي بر سر دارد، از ديالوگ‌هاي او پي مي‌بريم كه پدر خدابيامرز اين خواهر و برادر (داوود و پانيذ) هم به‌خاطر دزدي يا هر خلافي در زندان بوده است!  انتظار مي‌رود ‌در سكانس‌هاي بعدي، ايشان را نه اين‌قدر آراسته و به اصطلاح بالاشهري، بلكه با لباس‌هاي رنگي و تا حدودي فِلَشي ببينيم. اگر قرار بود طراحي لباس كاراكتر �پانيذ� را من انجام بدهم، به جاي لباس‌هاي ساده، نسبتا تيره و زيباي خانم نعمتي، از لباس‌هاي‌ شادتر و روشن‌تر استفاده مي‌كردم، البته شايد به ‌دليل محدوديت‌هاي كار و مقررات طراح و همچنين لباس‌هاي خود بازيگر، دليلي براي اين‌طور پوشيدن او باشد.